آیه 6 سوره فتح
<<5 | آیه 6 سوره فتح | 7>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و نیز خدا خواهد تا همه منافقان و مشرکان را از مرد و زن عذاب کند که آنها به خدا بد گمان بودند (و وعده فتح خدا را دروغ پنداشتند) در صورتی که (وعده خدا صدق است و) روزگار بد و هلاکت ابد بر خود آنهاست و خدا بر آنان خشم و لعن کرد و جهنم را که بسیار بد منزلگاهی است بر ایشان مهیّا ساخت.
و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد می برند عذاب کند؛ پیشامد بد زمانه فقط بر خودشان باد. خدا بر آنان خشم گرفته، و لعنتشان کرده است و دوزخ را برای آنان آماده نموده و بد بازگشت گاهی است.
و [تا] مردان و زنان نفاقپيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد بردهاند، عذاب كند؛ بد زمانه بر آنان باد. و خدا بر ايشان خشم نموده و لعنتشان كرده و جهنم را براى آنان آماده گردانيده و [چه] بد سرانجامى است،
و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه بر خدا بدگمانند عذاب كند. بر گردشان بدى حلقه زند و خدا بر آنها خشم گرفت و لعنتشان كرد و جهنم را برايشان آماده كرده است و جهنم بد سرانجامى است.
و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- سوء: اين كلمه به فتح اول مصدر است به معنى بدى و به ضمّ آن اسم است به معنى بد. اما به فتح سين نوعا به معنى فاعل آمده است يعنى پيشامد ناراحت كننده.
- دائره: گردش كننده. از ماده «دار، يدور» است مراد از آن پيشامد ناگوار است كه بر انسان دور مىزند و او را گرفتار مىكند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «6»
و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خداوند گمان بد دارند، (و مىگويند خداوند پيامبرش را يارى نخواهد كرد،) عذاب كند، بدى بر آنها احاطه كرده است، خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و برايشان جهنّم را آماده كرده است كه بد سرانجامى است.
وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «7»
و لشكريان آسمانها و زمين براى خداوند است و خدا شكستناپذير حكيم است.
نکته ها
«دائِرَةُ السَّوْءِ» به معناى حادثهى تلخ و فراگير است. «1»
پس از بيان الطاف چهارگانه خداوند بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و همچنين بر مؤمنان در آيات قبل، در اين آيه، چند تهديد براى منافقان و مشركان بيان شده است.
در اين آيه، نام منافق قبل از مشرك آمده، گويا نفاق از شرك و منافق از مشرك بدتر است.
ممكن است مراد از عذاب منافقان و مشركان، عذاب آخرت نباشد، بلكه عذاب و تنگناهاى خط نفاق و شرك باشد كه پس از صلح حديبيّه و فتح مكّه گريبانگير آنان مىشود.
در حديث مىخوانيم: خداوند هيچ بندهاى را پس از توبه و استغفار، عذاب نمىكند مگر به خاطر سوء ظنّ به خدا و اميدوار نبودن به او. آنگاه امام اين آيه را تلاوت فرمودند. «2»
عبارتِ «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» يكبار براى لطف به مؤمنان در آيه 4 آمد و يكبار نيز در اين آيه براى قهر و عذاب آمده است.
امّا آنجا كه خداوند لشكريانى براى خير رسانى به مؤمنان مىفرستد، خود را با كلمه «عَلِيماً
«1». مفردات راغب.
«2». بحار، ج 67، ص 399.
جلد 9 - صفحه 119
حَكِيماً» توصيف فرموده، ولى آنجا كه لشكريان را براى قهر و عذاب مىفرستد، خود را با «عَزِيزاً حَكِيماً» ستوده است، و اين به خاطر آن است كه به مؤمنان بگويد: تمام كارهاى شما را مىدانم و به مخالفان بگويد: سر و كار شما با قدرتى شكستناپذير است. ولى در هر دو حال، كار ما حكيمانه است نه از روى انتقام و كينه و عقده و امثال آن.
پیام ها
1- تشويق خوبان و تهديد منحرفان، در كنار هم لازم است. لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ ... وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ ...
2- ممكن است حادثهاى براى عدّهاى مفيد و براى ديگران عذاب باشد. فتح مبين براى مؤمنان لطف الهى و براى ديگران عذاب بود. لِيَغْفِرَ ... لِيُدْخِلَ ... يُعَذِّبَ
3- زنان، در كسب فضايل يا رذايل، مانند مردانند. الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ ... الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ
4- سوء ظنّ به خدا، كار منافقان و مشركان است وگرنه مؤمنان، اميد و عشق و توكّل به خدا دارند. «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ»
5- منافقان و مشركان، در شيطنت و انحراف، همفكر و همراه يكديگرند. «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ»
6- مؤمن به خاطر ايمانش، در سكينه و آرامش است، ولى مشرك و منافق به دليل انحراف و سوء ظنّ به خدا، گرفتار اضطراب و ناآرامى هستند. «دائِرَةُ السَّوْءِ»
7- منافق و مشرك، در دنيا و آخرت از رحمت الهى به دور هستند. «غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً»
8- خداوند، كار خود را از طريق اسباب و علل انجام مىدهد. لِلَّهِ جُنُودُ ...
9- خداوند هم براى لطف به مؤمنان لشكريان فراوان دارد و هم براى نزول قهر بر غضبشدگان. لِلَّهِ جُنُودُ ...
10- مانور قدرت الهى، براى ايجاد تقوا و عشق، كارساز است. «لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 120
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «6»
جلد 12 - صفحه 147
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ: و عذاب فرمايد مردان منافق و زنان منافقه را، وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ: و مردان مشرك و زنان مشركه را از اهل مكه، الظَّانِّينَ بِاللَّهِ: آنانكه گمان برند به خدا، ظَنَّ السَّوْءِ: گمان بد را كه آن مظنه عدم نصرت او سبحانه است رسول خود را بر اهل مكه و ظفر نيافتن اهل اسلام بر كفره و مقهور شدن آنان در حديبيه، عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ: بر ايشان است گردش بد، يعنى گمان بد كه به مسلمانان برند به خود ايشان بازگشت كند و همه آنها مغلوب و مقهور و به هلاكت ابدى گرفتار شدند. وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ: و غضب فرمود خدا بر ايشان، وَ لَعَنَهُمْ: و براند و دور فرمود از رحمت خود ايشان را، وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ: و آماده ساخت براى ايشان جهنم را، وَ ساءَتْ مَصِيراً: و بد بازگشتنى است جهنم، زيرا هيچگونه آسايش و راحتى از عذاب در آن نخواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «6» وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً «7» إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً «8» لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً «9» إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً «10»
ترجمه
و تا عذاب كند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه گمان برندگانند بخدا گمان بد بر آنها است گردش بدو خشم كرد خدا بر آنها و لعنت نمودشان و مهيّا كرد براى آنها دوزخ را و بد باز بازگشتگاهى است آن
و براى خدا است لشگرهاى آسمانها و زمين و بوده است خدا غالب درست كردار
همانا ما فرستاديم تو را گواه و بشارت آورنده و بيم دهنده
تا ايمان آوريد بخدا و رسولش و يارى كنيد او را و بزرگ داريدش و تسبيح گوئيد او را بامداد و شبانگاه
همانا آنانكه بيعت ميكنند با تو جز اين نيست كه بيعت ميكنند با خدا دست خدا بالاى دستهاى آنها است پس هر كه پيمان شكنى نمود پس جز اين نيست كه مىشكند بزيان خود و هر كه وفا كند بآنچه پيمان بست بر آن با خدا پس بزودى ميدهد
جلد 5 صفحه 23
باو پاداشى بزرگ.
تفسير
خداوند سبحان بعد از بشارت اهل ايمان ببهشت جاويد و فوز عظيم در آيات سابقه تهديد فرموده است منافقين از اصحاب نامبرده و مشار اليهم مذكور در قضيّه صلح و نحر و امثال ذالك و مشركين مكّه و غيرها را بعذاب و غضب و لعنت و مهيّا شدن جهنّم براى آنها و سوء خاتمت و عاقبت و تصريح فرموده كه آنها گمان بد بردند بخدا كه يارى نميكند پيغمبر خود و دين اسلام را و وعده او تخلّف شده و ميشود و احكام او بر طبق حكمت و مصلحت نيست و بايد اطاعت نشود و اين خرافات كه موجب دوران حوادث بد دنيوى و عذاب اخروى بر آنها است و كلمه سوء بفتح ظاهرا مصدر و سوء بضمّ اسم مصدر است و هر دو قرائت شده و خداوند بهر نحو بخواهد آنها را مخذول و منكوب نمايد ميتواند چون عساكر آسمانى و زمينى خدا از ملائكه و جنّ و انس و غيره زياد است و او غالب و قاهر و مقتدر بر خلق است و بر طبق حكمت و مصلحت حكم فرمائى و كارگزارى ميفرمايد و نكته تكرار را گفتهاند كه جنود در آيات سابقه براى يارى مسلمانان و اينجا براى انتقام از كفّار است و بنظر حقير چنانچه در اول كتاب ذكر نمودم تكرار در مقام وعظ و خطابه نكته لازم ندارد بلكه مقام اقتضاء آنرا دارد و كلام با تكرار مؤثر واقع ميشود و خداوند پيغمبر اكرم را مبعوث فرموده كه شاهد و ناظر و گواه و آگاه باشد بر اعمال و عقائد بندگان در دنيا و آخرت و بشارت دهد آنها را ببهشت جاويد و بترساندشان از عذاب جهنّم تا ايمان بياورند بخدا و پيغمبر و ائمه اطهار و تقويت و يارى كنند و توقير و تعظيم نمايند و تسبيح و تقديس كنند او را و براى اشاره بآنكه يارى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم يارى خدا و تعظيم و تنزيه او تعظيم و تنزيه خدا است ضمائر به اجمال باقى گذارده شده تا صلاحيّت براى رجوع بهر دو داشته باشد بلى ظاهر در ضمير اوّل رجوع به پيغمبر و در ضمير اخير رجوع بخدا است ولى اختلاف مرجع در ضمائر مرتّبه كه بعضى گفتهاند خلاف ظاهر است و بكرة و اصيلا محتمل است مراد صبح و شام باشد چون ابتداء شروع بكار و وقت فراغت از آن است و احتمال ميرود كنايه از تمام اوقات باشد يعنى روز و شب مشغول بذكر خدا باشند و افعال اربعه
جلد 5 صفحه 24
بصيغه مغايب نيز قرائت شده است و در آيه اخيره اشاره به بيعت رضوان شده كه در آيات سابقه ذيل نقل قمّى ره ذكر شد اجتماع اصحاب گرد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اعتذار از آنحضرت و گفتهاند اين قضيّه بيعت خوانده شده براى آنكه فروختند خودشان را به پيغمبر كه بكوشند تا بشهادت برسند و ببهشت بروند و بنظر حقير براى آن بوده كه پيمان بستند بر آنكه ديگر تخلّف از فرمان پيغمبر ننمايند و آيه لقد رضى اللّه عن المؤمنين كه آيه رضوان خوانده شده نازل شد و بيايد انشاء اللّه تعالى در هر حال بيعت با پيغمبر بيعت با خدا است و دست پيغمبر كه فوق دست آنها است در وقت بيعت بمنزله دست خدا است و قدرت خداوند در نصرت اسلام برتر و بالاتر از عزم آنها است بر ترك تخلّف از فرمان پيغمبر و آنحضرت بايد بوعده او اميدوار باشد نه بعهد اينها كه قوم عهد شكنى هستند و بضرر آنها تمام ميشود كه مخلّد در جهنّم ميگردند و كسيكه بعهد خود با خدا وفا نمايد مانند پيروان امير المؤمنين عليه السّلام اجر آنها بهشت جاويد است و قمّى ره فرموده نازل شد اين آيه در بيعت رضوان بعد از نزول آيه آن و شرط شد كه ديگر اعتراض به پيغمبر ننمايند و تخلّف از فرمان او نكنند و باين شرط خدا قبول فرمود توبه آنها را كه نقض عهد با خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ننمايند و در قرآنها مقدّم و مؤخّر تأليف شده حقير عرض ميكنم حال خوب معلوم ميشود حال استدلال اهل سنّت بآيه رضوان بر قبول توبه منافقين و رئيس آنها با آنكه معلوم است منافق مؤمن واقعى نيست و قبول توبهاش مانند قبول اسلامش ظاهرى است و خداوند از مؤمنين راضى ميشود نه از منافقين و از صدر و ذيل قضايا خوب واضح ميشود كه پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در تمام امور با آنها مدارا ميفرموده و اللّه اعلم بأسرارها.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يُعَذِّبَ المُنافِقِينَ وَ المُنافِقاتِ وَ المُشرِكِينَ وَ المُشرِكاتِ الظّانِّينَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم وَ لَعَنَهُم وَ أَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصِيراً «6»
و عذاب ميفرمايد منافقين و منافقات را و مشركين و مشركات را كساني که گمان بد ميبردند بخداي متعال بر آنها است دائره سوء و غضب ميفرمايد خدا بر آنها و لعن ميكند آنها را و مهيا فرمود براي آنها جهنم را و بد باز گشتي است براي آنها.
وَ يُعَذِّبَ المُنافِقِينَ وَ المُنافِقاتِ منافق ظاهر مسلمان و باطن كافر است و تقديم آنها بر مشركين براي اينکه است که عقوبت آنها اشد از شرك است که ميفرمايد: إِنَّ المُنافِقِينَ فِي الدَّركِ الأَسفَلِ مِنَ النّارِ نساء آيه 144 وَ المُشرِكِينَ وَ المُشرِكاتِ مجرد شرك عبادتي نيست که پرستش بت يا شمس و قمر و آتش و گاو و ملك و جن و انس و غير اينها كنند بلكه شامل تمام اقسام شرك ميشود چه شرك ذاتي مثل إبن كمونه، يا شرك صفاتي مثل اكثر عامه که قائل بصفات زايده بر ذات هستند، يا شرك افعالي مثل كساني که قائل به يزدان و اهرمن هستند، يا شرك نظري که اسباب را مؤثر ميدانند بنحو استقلال مثل قارون و امثال آن.
الظّانِّينَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوءِ شامل هر گمان بدي است يا خدا را عادل نميدانند که منكر عدل هستند، يا نسبت اولاد باو ميدهند که ملائكه دختران خدا هستند و آدم و عزيز و عيسي بلكه يهود و نصاري را پسران او ميگويند، يا منكر ارسال رسل و انزال كتب ميشوند و بالجمله بدگمان هستند بخدا.
عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ در دنيا معذب ببلاهاي دنيوي و در آخرت به عذابهاي اخروي و در اعمال باعمال سوء و در اقوال بگفتار زشت تمام سوء بدور آنها دائرهوار دور ميزند و اطراف آنها را گرفته.
وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِم گفتيم غضب الهي معامله خداست با آنها معامله شخص
جلد 16 - صفحه 201
مغضب که عذاب الهي باشد.
وَ لَعَنَهُم لعن الهي دوري آنها است از رحمت و تفضلات الهي و از مقام قرب بحضرتش و طرد از درب خانه او.
وَ أَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ که قبلا براي آنها تهيه شده وَ ساءَت مَصِيراً بسيار بد است مصير آنها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 6)- ولی در برابر این گروه، گروه منافقان و مشرکان بیایمان بودند که در این آیه سرنوشتشان این گونه ترسیم شده: «و (نیز هدف دیگر این است که خداوند) مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند» (وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ).
آری! منافقان و مشرکان به هنگام حرکت پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و مؤمنان از مدینه گمان داشتند که این گروه هرگز سالم به مدینه باز نخواهد گشت.
سپس به توضیح این عذاب و مجازات پرداخته و تحت چهار عنوان آن را شرح داده، میگوید: آری «حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود» (عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ).
دیگر این که: «خداوند بر آنان غضب کرده» (وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ).
«و (نیز خداوند آنان را) از رحمت خود دورشان ساخته» (وَ لَعَنَهُمْ).
«و جهنم را برای آنها (از هم اکنون) آماده کرده، و چه بد سر انجامی است» (وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص221
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم